یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر «حجرات/13»
بازگشت آفرینش انسان به یک مرد و یک زن، آدم و حوا، است. از نخست خلقت تاکنون هر انسانی، زاییده ی تنها یک مرد و یک زن (پدر و مادر) است.
در پی فزونی جمعیت بشر، خدای حكیم و رحیم، به گروه بندی جامعه ی انسانی حكم نموده است تا مردم در تشخیص و شناسایی یکدیگر دچار مشکل نشوند.
بنا به صریح قول خدای حكیم در قرآن كریم که دلیل «و جعلناکم شعوبا و قبائل» را «لتعارفوا» ذکر می فرماید، طایفه ها و قبیله ها و نسب ها و... هیچ گونه افتخاری برای ما انسان ها نمی آفرینند و تنها ملاک برتری هر انسانی پاکدامنی اوست؛ «ان اکرمکم عندالله اتقیکم».
جامعه از قاره ها، کشورها، استانها، شهرها و روستاهای زیادی شکل یافته و برای تمایز از یکدیگر بین آنها مرزها و حدهایی معین شده است.
«رمز مرزها تنها در تمایز است، نه تفاخر.»
به ویژه در جامعه ی اسلامی که رسول مکرم اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) ما را همیشه به تقوا و تواضع و خضوع فرا خوانده و از تجاوز و تکبر و غرور باز داشته اند، نباید رمز مرزها فراموش شده و از حد حدها تجاوز گردد.
«حدود فقط و فقط زداینده ی هرج و مرج است و در هم آمیختگی.»
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: «خداوند به صورت های شما نمی نگرد که به دل های شما». (1)
ما درون را بنگریم و حال را نی برون را بنگریم و قال را
پس ای دل، زنگار تفاخر و تکبر و غرور را از خود بزدای و آینه ی تمام نمای تواضع و خضوع شو؛ که اصل، سیرت است، وگر نه صورت، نه آغازی خوش دارد و نه پایانی نیک.
امام سجاد (ع) می فرماید: «شگفتا از انسان خود بزرگ بین و فخر فروش که دیروزش نطفه ای بود و فردایش لاشه ای.» (2)
خود را کوچک ببینیم تا خدا بزرگمان نماید و تکبر نورزیم که خوارمان...
این انسان های آزاده ی خردمندند كه همیشه این درس نخست مکتب اسلام را به یکدیگر یادآوری نموده، با «پاک کن» اتحاد و یکپارچگی «مرزهای جدایی» را زدوده، «رمز مرزها» را به بوتهی فراموشی نمی سپارند و شعارشان این است كه:«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا».
«تجلی همه ی زیباییها در همبستگی ماست و ظهور همه ی نخوت ها و ذلت ها در جدایی ما».
ما مدعی آنیم که جهان اسلام باید به یک اتحادیه ی عظیم مبدل شود، و حدود و ثغور در آن منظور نگردد. روابط مسلمانان و فرق مختلف اسلامی یکی شود و اختلاف شیعه و سنی به ائتلاف بدل گردد؛ چه رسد به استان ها و شهرهای ما. البته از نظر حفاظت و امنیت، نیروی انتظامی مرزبان جغرافیایی کشور اسلامی اند و نه مرزبانان دلهای مردم مسلمان که دلها را مرزی نیست و نباید باشد.
پس ای مسلمانان خداجو و حقیقت شناس! آیا بهتر نیست، در این برهه از زمان که استکبار جهانی همه ی سعی و تلاش خود را مصروف از بین بردن ام القرای اسلام از راههای هجوم نظامی و محاصره ی اقتصادی و شبیخون فرهنگی کرده و در این راستا از هیچ فرصت و موقعیتی اغماض نمی كند و بدون شک لحظه ی جدایی و تفرقه ی ما را به بزم شادی و شعف می نشیند، در شهر هایمان سنگ تعصبات گوناگون طایفه ای و قبیله ای، محله ای و عقیده ای و سیاسی را به سینه نزده و به جای آن چهره ی خود را با رنگ صفا و صمیمیت، برابری و برادری و وحدت و یکپارچگی جلا بخشیم؟!
باشد روزی آید که همه ی ما در زمره ی «مرزبانان کشور حقیقت» گرد آییم و از ورود «باطل» به سوی آن جلو گیری نماییم؛
از نفوذ کفر به مرز و بوم اسلام،
از هجوم «تهاجم فرهنگی» به میهن قرآن و اندیشه ی جوانان،
و از شر وسواس خناس در نفوذ به نفوس توده ی ناس،
که دل اسلام و قلوب مسلمانان «حرم خدا» است؛ پس جز خدا بدان راه نباید...
پی نوشت:
(1) ان الله لاینظر الی صورکم و لکن ینظر الی قلوبکم: اسرار الصلوه – شهید ثانی- ص 110.
(2) عجبا للمتکبر الفخور کان بالامس نطفه ثم هو غدا جیفه: اصول کافی ج 4 ص11.