مقالات » شخصيت‌ها » علما و روحانيون » حاج ملا محمود(محمودیان بیدگلی)

حاج ملا محمود(محمودیان بیدگلی)

در قبرستان ابوطالب نقطه­ ی خاصّی را به فرزندش نشان داده، می­ گوید چون از دنیا رفتم مرا همین جا دفن..

تاریخ ثبت : جمعه 25 اسفند1391


تعداد بازدید : 5889


این روزها مردم بیدگل هر صبح و عصر برای تهیّه­ ی نان بربری به نانوایی سجّادی می­ روند؛ محلّه­ ی ویرانه، خیابان 22بهمن(دربریگ)، کوچه­ ی اهلبیت 6 . در سمت چپ این کوچه­ ی کوچک چند باب ساختمان قدیمی وجود دارد که عمده­ ی آن­ها دو حمّام کوچک و بزرگ«رئیس» می­ باشند که در این زمانه بایرند؛ ولی هنوز نام این حمّام از یادها محو نشده و از زبان­ها نیفتاده است. امّا آنچه جای تأسّف دارد این­که اگر از همان مشتریان هر روزه­ ی نانوایی نامبرده بپرسید:«مسجد حاج ملا محمود کجا است؟»، با پاسخ منفی اکثر ایشان مواجه خواهید شد؛ مسجدی که تنها در چند قدمی همان مغازه است.

آری! مسجد حاج ملا محمود؛ با ساختمانی قدیمی و پایه­ هایی ضخیم که در هر قطعه از آجرهای ظریف خود سیمای مردانی از دیار خدا را به تصویر کشیده و طنین نماهنگ خوش قرآن و اذان و نوای ذکر سبّوحیان را به خاطر سپرده است.

حاج ملا محمود از شاگردان شیخ اعظم مرتضی انصاری بوده است.

*****

وصّاف، شاعر و طبیب بیدگلی در کتاب پر ارج چراغان(ديوارکوب هشتم در روشن نمودن محلّه­ ی ويرانه)پس از ذکر جایگاه حمّام رئيس شهره و خانه­ ی استاد رضا حمّامي از مسجد کوچکی با وصف خرابه یاد می­کند.

با توجّه به این نکته که این کتاب در سال 1310 هـ ق به رشته­ ی تحریر در آمده است و به نقل همین کتاب در آن زمان هنوز مرحوم حاج ملا محمود موسوم به حاجی نبوده و قصّه­ ی حجّ و «الوعده وفای» او در سرزمین وحی و ارتحالش در همان مکان، شهره­ ی خاص و عام است پس این قطعه­ ی تاریخ که حاج ملا محمود این مسجد را بنا نموده، نمی­ تواند صحیح باشد؛ بلکه با عنایت به مطلب مذکور در«چراغان»، آن مرحوم توفیق تعمیر و توسعه­ ی این مسجد را بر عهده داشته­ اند جزاه الله نعم الجزاء.

و باز چنانچه از متن چراغان روشن است این مسجد دارای نام نبوده و از همان زمان تعمیر به نام حاجی ملا محمود، شهرت می­ یابد با این وصف، قدمت مسجد فراتر از آن است که گمان می­ شود.

از ائمه جماعات این مسجد می توان به نام حجج اسلام مرحوم آقا میرزا علی طاهایی(ره) و مرحوم آقای آشیخ مرتضی عامری(ره) و حاج آقا فضل الله طاهایی دام عزّه العالی اشاره نمود.

چند سالی بود که نماز جماعت آن تعطیل شده و بنای مسجد آرام آرام رو به ویرانی و غربت نهاده بود؛ تا این که خداوند متعال به عدّه­ ای از مؤمنین، شرافت توفیق تعمیر آن را به احسن وجه عنایت فرمود؛ کاری که شایان تجلیل و تقدیر است. پیش از هر چیز به جا است از مدیریّت خوب حضرت حجّت الاسلام شیخ احمد روحانی قدردانی شود؛ جزاهم الله خیر الجزاء و جای بسی سپاس است که فیض جماعت، هم اکنون توسّط طلاب مدرسه­ ی علمیّه­ ی المهدی(عج) بر قرار است.

آنچه توجّه شایسته­ ی ما را می­ طلبد این که؛ مرحوم حاج ملا محمود از عالمان بنام عصر خود و مالک کتابخانه­ ی عظیمی بوده و ثروت قابل توجّهی هم داشته است(1) و از طرفی دارای روحی لطیف و قلبی با صفا بوده که «الوعده وفای» او بر آن شاهد است ولی از این میان، نام او تنها قرین نام خانه­ ی خدا برده می­ شود و اهل محل، او را به نام همین مسجد می­ شناسند زهی سعادت و خوشنامی؛ امری که می­ تواند برای هر یک از ما به عنوان درسی بزرگ، تلقّی شود تا ارتباط خود را با مسجد و محراب بیشتر نموده ، به پاسداری از این جایگاه اصلی روحانیّت برآییم.

*****

«الوعده وفا»

نقل می­ کنند مرحوم حاج ملامحمود با وجود ثروت زیادی که داشت به مکّه مشرف نشده بود و هرگاه از او می­ پرسیدند:«چرا به حج نمی­ روی؟» می­ فرمود:«خواهم رفت» و در دل، نیّت کرده بود ابتدا مسجد مزبور را ساخته، آنگاه قصد حج نماید. تا این که ساخت و ساز مسجد به پایان می­ رسد و به مکّه مشرّف می­ گردد.

از جانبی حاج ملا محمود بارها از دو آرزوی بزرگ خود با این عنوان یاد می­ کرده اوّل این­که ای کاش سیّد بودم و دیگر این­که در مکّه جان به جان آفرین تسلیم نموده، در همان­جا دفن گردم.

اینک حاج ملامحمود به سرزمین وحی وارد شده، توفیق مناسک حج یافته است. در قبرستان ابوطالب نقطه­ ی خاصّی را به فرزندش نشان داده، می­ گوید چون از دنیا رفتم مرا همین جا دفن کنید؛ مکانی در جوار قبور شریف حضرت عبدالمطّلب و ابوطالب و بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیهم.

فرزندش می­ گوید:«چون اعمال حجّ ما به پایان رسید، پدرم(حاج ملامحمود) در محلّ حجر اسماعیل دست­ هایش را رو به آسمان گرفته، به محضر ایزد منّان مناجات نمود؛ نجوایی با زبان عربی به این مضمون که:"خدایا، الوعده وفا". همین که به منزل بازگشتیم مبتلا به وبا گردید و پس از یکی دو روز به دیار باقی شتافت و به حضور یار، بار یافت.

چون خواستیم او را در مکان معهود دفن کنیم با مخالفت مسؤول قبرستان رو به رو شدیم؛ او به گورکن قبرستان، قطعه ای دیگر را معرّفی کرده، به حفر قبر در همان جا دستور داد؛ ولی با کمال شگفتی گورکن در همان مکانی که مقصود ما بود، قبر را حفر نمود و زمانی با توبیخ مسؤول قبرستان مواجه ­شد که امر تدفین به پایان رسیده بود.

*****

خط زیبا

حاج ملا محمود دارای خط بسیار زیبایی بوده که نمونه­ هایی از آن، زینت بخش کتابخانه­ های مهم کشور است. و چه بسیار کتاب­هایی که با مهر تملّک او در میان نسخه­ های خطّی نگهداری می­ شود.

مبارزه با مظاهر ظلم

از خصوصیّات اجتماعی وی مبارزه با مظاهر ظلم و ستم در دوران خویش بوده است که با شجاعت در این مسیر خطیر استقامت ورزیده و با وجود ضرب و شتم از ناحیه­ ی برخی درباریان هرگز از هدف عالی خود باز نمی­ ایستد.

مدت عمر

با استناد به کتاب چراغان وی در حدود 1260 قمری به دنیا می آید. اما از سال وفات او اطلاع دقیقی در دست نیست؛ احتمالاً وفات او حدود سال 1320 هجری قمری روی داده است. با این حساب عمر با برکت او 60 سال می باشد.

حاج ملا محمود در باره ی تاریخ وفات والدین خود چنین می نویسد:

* تاریخ فوت مرحومه والده­ ام حاجیه کوچک جان بنت مرحوم حاجی محمّد علی بن حاجی محمّد عصر یوم سنه نوزدهم 19 شوّال المکرّم من شهور سنه 1315

* تاریخ فوت مرحوم ابوی حاجی محمّد رضا ولد مرحوم حاجی مسیّب عصر یوم چهارشنبه هشتم ماه مبارک رمضان من شهور سنه 1288

* تاریخ وفات خود او نیز حدود سال 1320 هجری قمری بوده است. روحش شاد.

فرزندان

مرحوم حاج ملا محمود بیدگلی، دارای سه فرزند ذکور بوده به نام های«ارباب فرج الله»،«ملا حبیب» و «حاج محمد رضا». فرزندان ارباب فرج الله با لقب«پارسا» شهره اند و اولاد ملا حبیب و حاج محمد رضا با نام «محمودیان بیدگلی».

 

پی نوشت:

(1) وصاف بیدگلی در«چراغان» نام وی را در رأس علمای ثروتمند ذکر می کند. در آن جا چنین می خوانیم:

اسامي علماي مستغني به تفصيل ذيل است

اوّل جناب ملا محمود بن حاجي محمدرضا که اسم آن در ضمن محله ويرانه ذکر شد با برادرش آقا شيرعلي و يک مادر که قريب به صد سال دارد هر سه ظاهراً هفت هشت تومان داشته باشند و کمتر مزرعه اي است از مزارع بيدگل که اين ها در او ملک نداشته باشند ولي خود، گوشه نشين بي صدا و کم ادّعايي ست؛ پسر ملايي هم هنوز ندارد؛ سن، قريب به پنجاه است.