حجت الاسلام شهيد رحمت الله دلالزاده
اگر از فراز مقبره ي حاج ملاسليمان صباحي بيدگلي كه چند پلّه اي از سطح زمين مرتفع است پايين آمده، پشت به ضلع غربي آن، روي به مغرب بايستيم و متمايل به دست راست، با زاويه اي 45درجه جهت شمال غربي، حدود سي قدم بر داريم، قبري هويدا و عيان با ويتريني نمايان و تصويري از يك عالم جوان بر پرده ي آن، ديده ي همگان را به خود جلب مي كند.
بر لوح قبر وي چنين نوشته شده است:
تربت پاك روحاني مبارز، شهيد شيخ رحمت الله دلال زاده فرزند حسن كه پس از 6 سال، تحصيل در مدرسه ي علميه مرحوم آيت الله يثربي مورد ضرب و شتم مزدوران ساواك رژيم پهلوي قرار گرفت و دچار ناراحتي قلبي شد و سرانجام پس از يك ماه در سنّ 23 سالگي به تاريخ 1354/11/9 برابر با 27 محرم 1396 به شهادت رسيد.
روحانيِ شيـخ، «رحمت الله» جـان داد عـجب به راه جانان
بگذشت ز جان و هستي خود در راه خــدا و ديــن و قــرآن
از يـــاد خــــدا نبـــود غــافـل پيـوسته به ياد حـيّ سبحـان
زين دارجهان چو ديـده بربست در باغ بهشـت گـشت مـهمان
*****
روحاني شهيد «رحمت الله دلال زاده بيدگلي» فرزند حسن در 25 خرداد 1328 در خانواده اي مذهبي و بي بضاعت ديده به جهان گشود. وي تحت تعليم و تربيت پدري مهربان و مادري دلسوز در عنفوان نوجواني و به سبب عشق سرشار به روحانيّت و با انگيزه اي الهي براي فراگيري علوم ديني وارد حوزه علميّه حضرت آيت الله يثربي كاشان شده، پس از كسب مدارجي از فضل و علم مفتخر به پوشيدن لباس روحانيّت شد و فوراً شروع به ترويج فرهنگ غني اسلام كرد.
او در جلسات متعددي كه در شهرهاي كاشان و آران و بيدگل و روستاهاي اطراف داشت با شجاعت و صراحت بر ضدّ بي عدالتي و ظلم مي خروشيد و جنايات رژيم پهلوي را افشا و محكوم مي كرد؛ امری که تعقيب مأموران ساواك را در پی داشت.
فعّاليّت هاي وي در امر ترويج فرهنگ اسلام و قرآن زبانزد خاص و عام است. هنوز پس از سال ها عموم مردم از برگزاري جلسات قرائت قرآن و تفسير او، و فعالیّت او در اجرای برنامه هاي اوقات فراغت دانش آموزان و جوانان به ويژه در فصل تابستان، به خوبی یاد می کنند.
او فردي با ايمان، متعهّد، داراي جاذبه اي شايسته و دافعه اي بايسته، پر تحرّك و خروش و دلير و مبارزي خستگي ناپذير بود. با وجود اختناق شديد سال هاي آخر عمر رژيم پهلوي، وي در هدف مقدّس خويش بسيار راسخ بود.
از ديگر فعاليّت هاي مقدّس او مبارزه با ترويج فرقه ي تصوّف علي رغم تهديدهاي شديد طرفداران اين فرقه ي ضالّه بود كه در اين راستا قاطعانه به مبارزه مي پرداخت.
آري نقل است هنگامي كه او در حجره مدرسه علميّه در حال استراحت بود، ناگهان مأموران ساواك، وحشيانه به حجره اش حمله ور شدند و او را در خواب، مورد ضرب و شتم زيادي قرار دادند و بعد از تفتيش وسايل و كتب او فرار كردند. وی در اثر اين حادثه دچار حمله ي قلبي شد و چند روز بعد از اين ماجرا در تاريخ 1354/11/9 به مقام رفيع شهادت نايل آمد.
پيكر مطهّر وي در حالي كه چونان نگيني در حلقه ي جمعيّت انبوه و سيل عاشقان اسلام و روحانيّت مي درخشيد با عزّت و احترام بر دست هاي پر از محبّت و وفا و عشق و صفاي مردم تشييع و پس از اقامه ی نماز توسط حضرت آیت الله یثربی(ره) در قبرستان امام زاده حسين عليه السّلام در جوار آرامگاه شاعر نامي قرن دوازده هجري مولانا حاج ملاسليمان صباحي بيدگلي دفن گرديد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
اينك جاي بسي افتخار و امتنان است يگانه يادگار آن مرحوم يعني حضرت حجّت الاسلام جناب آقاي شيخ محمّد حسن دلال زاده در كسوت روحانيّت به امر تدريس قرآن و اجراي امور فرهنگي در سنگر «نهاد قرآن كريم بيدگل» مي پردازد.
براي ايشان موفقيّت و سرافرازي روزافزون و براي پدر شهيدش خلد برين آرزومنديم.
103=104-1
چندي پيش در تاريخ 31 ارديبهشت 1388 يادواره 103 شهيد روحاني و طلاب شهرستان هاي كاشان و آران و بيدگل در مجموعه ي فرهنگي ورزشي شهداي بسيج كاشان برگزار شد. در اين راستا ويژه نامه اي منتشر گشت كه مزيّن به تصوير زيباي اين 103 شهيد عزيز بود.
نكته اي كه جاي تأمّل داشت اينكه از «شهيد دلال زاده» در اين برنامه ي بسيار خوب هيچگونه نامي برده نشده و از او تصويري نقش نگشته بود.
چرا ؟!
براي اينكه نام نامي اين شهيد بزرگوار كه از همان سال هاي پيش از پيروزي انقلاب و تأسيس بنيادي به نام«بنياد شهيد»، همواره از او با نام مقدّس شهيد ياد مي شده، در فهرست شهداي بنياد شهيد آران و بيدگل ثبت نشده است.
پاسخي قاطع!
و امّا ذكر مصيبت
بر فرض خانواده اي تنها به خاطر خدا عضوي از خود را فداي دين و وطن نمايد و از روي نجابت هيچگونه چشم داشتي به امتيازات دنيايي و مادي نداشته باشد و از اينكه ايشان را با عنوان رفيع خانواده ي شهيد معرّفي كنند ابا ورزد؛ يعني چنين اسم مقدّسي را براي خود زياد بداند و خود را قابل نداند؛ آيا همه ي اين ها می توان دليل بشود كه هيچ ارگان و بنيادي حاضر نباشد كه حتّي نام اين قبيل شهيدان را ذكر نمايد.
امري كه اگر با ديد دقيق به آن نظر شود شايد بتوان گفت از مصاديق بي مهري و يا دست كم بي توجّهي خواهد بود!
باشد كه مسؤولين امر در اين زمينه تصميمي شايسته بگيرند و بر كارنامه ي اعمال خود مهر كمال زنند كه: «الاكرام بالاتمام»