مقالات » شخصيت‌ها » علما و روحانيون » روحانی شهید حجت الاسلام دلالزاده

روحانی شهید حجت الاسلام دلالزاده

پس از 6 سال، تحصيل در مدرسه­ علميه مرحوم آيت الله يثربي مورد ضرب و شتم مزدوران ساواك قرار گرفت و

تاریخ ثبت : چهار شنبه 29 آبان1392


تعداد بازدید : 6049


حجت الاسلام شهيد رحمت الله دلال­زاده

اگر از فراز مقبره­ ي حاج ملاسليمان صباحي بيدگلي كه چند پلّه­ اي از سطح زمين مرتفع است پايين آمده، پشت به ضلع غربي آن، روي به مغرب بايستيم و متمايل به دست راست، با زاويه­ اي 45درجه جهت شمال غربي، حدود سي قدم بر ­داريم، قبري هويدا و عيان با ويتريني نمايان و تصويري از يك عالم جوان بر پرده­ ي آن، ديده­ ي همگان را به خود جلب مي­ كند.

بر لوح قبر وي چنين نوشته شده است:

تربت پاك روحاني مبارز، شهيد شيخ رحمت الله دلال زاده فرزند حسن كه پس از 6 سال، تحصيل در مدرسه­ ي علميه مرحوم آيت الله يثربي مورد ضرب و شتم مزدوران ساواك رژيم پهلوي قرار گرفت و دچار ناراحتي قلبي شد و سرانجام پس از يك ماه در سنّ 23 سالگي به تاريخ 1354/11/9 برابر با 27 محرم 1396 به شهادت رسيد.

روحانيِ شيـخ، «رحمت الله»              جـان داد عـجب به راه جانان

بگذشت ز جان و هستي خود               در  راه خــدا  و  ديــن و قــرآن

از  يـــاد خــــدا نبـــود غــافـل               پيـوسته به ياد حـيّ سبحـان

زين­ دارجهان چو ديـده بربست               در باغ بهشـت گـشت مـهمان

*****

روحاني شهيد «رحمت الله دلال زاده بيدگلي» فرزند حسن در 25 خرداد 1328 در خانواده­ اي مذهبي و بي­ بضاعت ديده به جهان گشود. وي تحت تعليم و تربيت پدري مهربان و مادري دلسوز در عنفوان نوجواني و به سبب عشق سرشار به روحانيّت و با انگيزه­ اي الهي براي فراگيري علوم ديني وارد حوزه علميّه حضرت آيت الله يثربي كاشان شده، پس از كسب مدارجي از فضل و علم مفتخر به پوشيدن لباس روحانيّت شد و فوراً شروع به ترويج فرهنگ غني اسلام كرد.

او در جلسات متعددي كه در شهرهاي كاشان و آران و بيدگل و روستاهاي اطراف داشت با شجاعت و صراحت بر ضدّ بي­ عدالتي و ظلم مي­ خروشيد و جنايات رژيم پهلوي را افشا و محكوم مي­ كرد؛ امری که تعقيب مأموران ساواك را در پی داشت.

فعّاليّت­ هاي وي در امر ترويج فرهنگ اسلام و قرآن زبانزد خاص و عام است. هنوز پس از سال ها عموم مردم از برگزاري جلسات قرائت قرآن و تفسير او، و فعالیّت او در اجرای برنامه­ هاي اوقات فراغت دانش آموزان و جوانان به ويژه در فصل تابستان، به خوبی یاد می کنند.

او فردي با ايمان، متعهّد، داراي جاذبه­ اي شايسته و دافعه­ اي بايسته، پر تحرّك و خروش و دلير و  مبارزي خستگي ناپذير بود. با وجود اختناق شديد سال­ هاي آخر عمر رژيم پهلوي، وي در هدف مقدّس خويش بسيار راسخ بود.

از ديگر فعاليّت­ هاي مقدّس او مبارزه با ترويج فرقه­ ي تصوّف علي رغم تهديدهاي شديد طرفداران اين فرقه­ ي ضالّه بود كه در اين راستا قاطعانه به مبارزه مي­ پرداخت.

آري نقل است هنگامي كه او در حجره مدرسه علميّه در حال استراحت بود، ناگهان مأموران ساواك، وحشيانه به حجره­ اش حمله­ ور شدند و او را در خواب، مورد ضرب و شتم زيادي قرار دادند و بعد از تفتيش وسايل و كتب او  فرار كردند. وی در اثر اين حادثه دچار حمله­ ي قلبي شد و چند روز بعد از اين ماجرا در تاريخ 1354/11/9 به مقام رفيع شهادت نايل آمد.

پيكر مطهّر وي در حالي كه چونان نگيني در حلقه­ ي جمعيّت انبوه و سيل عاشقان اسلام و روحانيّت مي­ درخشيد با عزّت و احترام بر دست­ هاي پر از محبّت و وفا و عشق و صفاي مردم تشييع و پس از اقامه ی نماز توسط حضرت آیت الله یثربی(ره) در قبرستان امام زاده حسين عليه­ السّلام در جوار آرامگاه شاعر نامي قرن دوازده هجري مولانا حاج ملاسليمان صباحي بيدگلي دفن گرديد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

اينك جاي بسي افتخار و امتنان است يگانه يادگار آن مرحوم يعني حضرت حجّت الاسلام جناب آقاي شيخ محمّد حسن دلال زاده در كسوت روحانيّت به امر تدريس قرآن و اجراي امور فرهنگي در سنگر «نهاد قرآن كريم بيدگل» مي­ پردازد.

براي ايشان موفقيّت و سرافرازي روزافزون و براي پدر شهيدش خلد برين آرزومنديم.

103=104-1

چندي پيش در تاريخ 31 ارديبهشت 1388 يادواره 103 شهيد روحاني و طلاب شهرستان­ هاي كاشان و آران و بيدگل در مجموعه­ ي فرهنگي ورزشي شهداي بسيج كاشان برگزار شد. در اين راستا ويژه نامه­ اي منتشر گشت كه مزيّن به تصوير زيباي اين 103 شهيد عزيز بود.

نكته­ اي كه جاي تأمّل داشت اين­كه از «شهيد دلال زاده» در اين برنامه­ ي بسيار خوب هيچ­گونه نامي برده نشده و از او تصويري نقش نگشته بود.

چرا ؟!

براي اين­كه نام نامي اين شهيد بزرگوار كه از همان سال­ هاي پيش از پيروزي انقلاب و تأسيس بنيادي به نام«بنياد شهيد»، همواره از او با نام مقدّس شهيد ياد مي­ شده، در فهرست شهداي بنياد شهيد آران و بيدگل ثبت نشده است.

پاسخي قاطع!

و امّا ذكر مصيبت 

بر فرض خانواده­ اي تنها به خاطر خدا عضوي از خود را فداي دين و وطن نمايد و از روي نجابت هيچ­گونه چشم­ داشتي به امتيازات دنيايي و مادي نداشته باشد و از اين­كه ايشان را با عنوان رفيع خانواده­ ي شهيد معرّفي كنند ابا  ورزد؛ يعني چنين اسم مقدّسي را براي خود زياد بداند و خود را قابل نداند؛ آيا همه­ ي اين­ ها می­ توان دليل بشود كه هيچ ارگان و بنيادي حاضر نباشد كه حتّي نام اين قبيل شهيدان را ذكر نمايد.

امري كه اگر با ديد دقيق به آن نظر شود شايد بتوان گفت از مصاديق بي مهري و يا دست كم بي توجّهي خواهد بود!

باشد كه مسؤولين امر در اين زمينه تصميمي شايسته بگيرند و بر كارنامه­ ي اعمال خود مهر كمال زنند كه: «الاكرام بالاتمام»